درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . .

ساخت وبلاگ
یگانگی
عشق به یگانگی اش زیباست. 

هرگز عشق را؛ با یک حرمسرا سهیم نخواهم شد. 

عشق را یگانه می بخشم و یگانه می خواهم. 

+ تاریخ | یکشنبه دهم دی ۱۳۹۶ساعت | 12:9 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ |

درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 148 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

چند سال زندگی در جنوب شهر به دلیل نزدیکی به یک جلسه که برایم مشارکت در آن اهمیت داشت به من أموخته که لزوما زندگی در أن منطقه به معنای فقر نیست، حال آنکه حتی زندگی در شرق یا غرب هم برای کسانی که شمال شهر زندگی می کنند به به واقع از بسیاری جهات  کم هزینه تر است. کلاس ورزش های منطقه جنوب با 30 هزار تومن و کلاس ورزشهای شرق با 75 هزار تومان و کلاس های ورزش گروهی به نام چربی سوزی در پاسداران 180 هزار تومان و این رقم بی تردید هرچه شمال تر برویم بالاتر می رود.    آیا لزوما کیفیت بالاتر است؟    امروز تمام تلاشم را کردم تا از مبلغ 390 تومانی که برای بدنسازی نیمه خصوصی پرداخته بودم احساس رضایت کنم. کلاس خلوت و مربی از خود راضی که من را به شکل اسکناس می دید و حتی این هم برایش کافی نبود و هی سعی داشت به من حالی کند که چون نیمه خصوصی هستم و دو نفر هم گروه من انصراف دادند من هم باید روزم را جا به جا کنم. و اصرار من بر اینکه من اون روز می تونم و خودتون این ساعت رو به من داده بودید به هیچ وقت او را خشنود نکرد.  وقتی به او گفتم که بعضی حرکات برای کمرم سنگین است و بهم فشار می آورد ناراحت شد و گفت که من دکترای فیزیولوژی دارم. مطمئنم گفت فیزیولوژی نه فیزیو تراپی و وقتی داشتم میان غول های آهنی حرکات سفارشی رو چهارتا 12 تا انجام می دادم دلم غنج زد برای مربی خوش رو و مهربانم که من رو عشقم صدا می کرد. مرتب درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

دوستم به من زنگ زد و من رو به همایششون دعوت کرد و وقتی من بهش گفتم که من چاق نیستم ها! من همش 57 کیلو هستم، گفت حالا تو بیا!   وقت نداشتم و دوتا کلاسمو کنسل کردم. در واقع رفتم که دوستمو ببینم. و دو روز باهاش صفا کنم.  وقتی آماده رفتن شدم مکالمه دو روز پیشم رو با همسرم به یادآوردم "می خوام برم یه جایی که کلی آدم باشه!" و اما کلاس درمان چاقی نبود، بلکه راهی بود برای ایجاد تغییر و تحول در زندگی . . .   چطوری تبدیل به چیزی بشی که تا به حال نبوده ای! و این معجزه ای است که من مدتی است به آن مشغولم. برای تبدیل شدن به آنچه نبودی، با هرچقدر فشار و علیرغم میلت مثل کسی رفتار کنی که آنطور هست و به این عهد پایبند باشی. در کنار این پایداری تمرکز کنی و با مدیتیشین برای ادامه راهت انرژی به دست بیاوری.    مدیتیشن اشخاص چاق هنگام غذا خوردن ستودن غذاست. و اینکه تو می توانی غذا خوردن را به عبادت تبدیل کنی و خوردنیت را همانطور که شهزاده وار و باوقار می جوی، طعم بی نظیر و اجزای آن را بستایی و خوردنیت را با مهر و شکرگزاری از اینکه این همه بی نظیر است، با طمانینه و لذت تمام بخوری.    آن وقت تبدیل می شوی به انسانی شکرگزار و خشنود که معشوقت غذا را با  لذت و عشق بازی می خوری و با جریان انرژی کائنات که از ذرات هستی عبور می کند یکی می شوی.    آن وقت مگر چه چیز ناراحت کننده ای برای یک انسان عاشقِ شکرگزار و خشنو درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 217 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

شکوه عشق ما را متحول می کند.

عشق بی تردید روح خداوند را در معشوق نشانه رفته است نه خود او را. 

هرچند که روح الهی او، هموست و باقی، همه اضافاتی دور ریختنی.  

باشکوه باشیم و هرروز و هربار باشکوه ترِ.

درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 170 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

آنکه بعد از تحقیرها و بی احترامی ها و بی تفاوتی ها،

بعد از گذشت زمانی طولانی، همچنان برای این رفتار نامحترمانه آغوش گشوده باشد، بی تردید آنچه می بخشد سخیف و کم ارج است. او حتما در خور آن همه بی مهری و بی احترامی هست.

ارزانی اش باد. 

 

درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 167 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

می دانی عزیزم؟من هنوز به عشق ایمان دارم. به پاکی، به قداست، به شور، به حرارت، به معجزه، به یگانگی، به قدرت، به صلابت، به شکوه، به زایش، به تحول، به اقتدار، به بزرگواری، به آزادگی و به بخشش عشق ایمان دارم.  اما اشتباه نکن! هیچ مردی تا به حال باعث نشده که به عشق ایمان بیاورم. هیچ مردی. ایمان من به عشق را یک زن نگاه داشته است و نگاه خواهد داشت. زنی استوار و بی نظیر که با عشقش جهانی را ویران می کند، جهانی را می سازد. زنی که یک تنه در برابر کل دنیا می ایستد. زنی که جهان را متولد می کند. و آنگاه که در آینه بنگرد تنها و تنها نور می بیند. یک درخشش خیره کننده و بی مانند که چشمانت را برای هرچه غیر از نور باشد، کور می کند.  ایمان من به عشق را او آفریده و او پاس می دارد.  درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 186 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

چشمها را که ببندم تو اینجا هستی. 

از این حضور پرقدرت چطور می توان گریخت؟

تسخیر می شوم.

من نیز قدرتمندم.

تو از من چطور می توانی گریخت؟ 

تسخیر می کنم. 

درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 165 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

از عاشق بودن خسته هستم. می خواهم معشوق باشم و هی قهر کنم و اصلا هم محل نگذارم.  این تقصیر کسی هم نیست. موضوع فقط این است که خسته ام و می خواهم بخوابم.  طولانی زیاد عمیق برای همیشه از عاشق بودن خسته ام.  بگو عزیزم؛ مگر چیزی دیگری جز مرگ هست که قدرت این را داشته باشد که به عشق پایان دهد؟  و من هم از عاشق بودن خسته ام.  موضوع به همین سادگی است.  درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

با خودم عهد بستم که هرگز از تو کتابی نخوانم.هرگز دنبال هیچ مطلبی که تو نوشته باشی نباشم. فایده اینکه خنجرها و تیرهای پراکنده و به هرسو رها شده ات را به دست خودم توی قلبم فرو کنم چیست؟  همین حالا هم بیش از تحملم زخمی هستم.     برای تو هم بهتر است که عاشقانه ها، سوگنامه ها، مرگنامه ها و حتی زندگی نامه های مرا نخوانی.  اشتباه می کنی اگر فکر کنی آنها خطاب به تو نوشته شده اند.  آنها خطاب به دلی نوشته شده اند که مرا عمیق، واقعی و بی رقیب چنان که سزاوار عظمت یک انسان عاشق است، دوست دارد.    آنها خطاب به دلی یگانه نوشته شده اند که چون دل خودم یکه بین است. آنها خطاب به موجودی فرضی نوشته شده اند. دلی که برای من است، همانطور که دل من برای اوست. خطاب به کسی که شاید هرگز وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت.   درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 5:06

دزد فراری، زندانبانِ عاشق

.

زندانبانِ عاشق،

بی شک،

مهربان تر است از

دزدِ فراری . . . 

.

+ تاریخ | یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۶ساعت | 20:20 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ |


درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

. . سحرِ واژگان نگارین، فریاد پرشوری است که تا عمق ذرات هستی  نفوذ می کند؛ سحر واژگان آهنگین، آوایی هماره هست، که جهان را یکپارچه، به چرخش سماع واداشته ، : ؛ قلم صنع من اینک به گردش آمده . . . صدایم، در جانت فریاد می کند . . . مجنون خواهی شد. . . مجنون تر . . .  . . + تاریخ | دوشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۶ساعت | 13:6 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ | درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 244 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

. . پیراهن زرد می پوشم . . . مثل آن روز . . . با دامن پرچین موهای سیاهم را روی شانه هایم می ریزم . . .  نگاهت می کنم . . . و تو مثل آن روز . . . نخواهی توانست  چشم از من برداری . . .  تا ابد . . . با موزیک متن: Sari galin by skruk korosu + تاریخ | سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۶ساعت | 12:35 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ | درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 165 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

. . شش روز پس از خرم روز روز وصال عاشقانه ی مهر و ماه  آنگاه كه يلدا بانو ،گيسوان شبق وار بلندش را مى بافت و كم كمك جمع مى كرد از پريشانى  به دنيا آمدم  تا امتدادى باشم بر طلوع خورشيد از پس بلنداى شب مهرورزى مهر و ماه ، : ؛ وه! چه شادمانه نور مى افشاند خورشيد در دل زمستان آن زمان كه شب مى شكند و اميد رويشى دوباره در قلب زمين متولد مى شود . . . و خداوند جهان را در شش روز آفريد و در آستانه روز هفتم شیفته وار، به تماشاى خلقت اش چشم دوخت ، : ؛ . . + تاریخ | سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۶ساعت | 15:18 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ | درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

از ازل . . . .  . خواستى به من بخند! اما راست مى گويم، آنچه از دریچه ی نگاهِ ستاره بارانِ همه ى مردانى  كه از آغاز تا كنون مرا نگريسته اند  تماشایم می کرد . . . . عشق تو بود ، : ؛ . . + تاریخ | سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۶ساعت | 15:57 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ | درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

نامِ "خورشید" . . امروز وقتی در آغوش انوار طلایی خورشید چون دلدادگان پرشور رقصیدم دانستم که نام "خورشید" عاشق کش ترین و دیوانه کننده ترین نام جهان است ، : ؛ . + تاریخ | سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۶ساعت | 16:21 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ | درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

. . اژدهای آتشین من،  هرروز بیشتر توی دلم جا می شوی! کاش بدانی که درست می روی و همین طور هم ادامه بدهی . . . می دانی عزیزم؟ وقتی عشق پیش پایت  مثل یک اژدهای آتش خوار ظاهر می شود عجیب نیست که بترسی و فرار کنی . . .  . خیلی زمان می برد، که نترسی، تا بیایی پیش تر و به نی نی چشمان عسلین اش نگاهش کنی؛ و توی نگاهش، آن عشق بی نهایتی را ببینی که همیشه و همیشه به راه ات، به نگاهت، حتی به پشت سرت بوده . . . اژدهایی که تمام عشق را، فقط و فقط وقتی می توانی از نگاهش بخوانی، که سال های دراز، از کوهستانِ وحشتِ  پهلوان های پنبه ایِ رمانتیک و آدم برفی هایِ غول پیکر و خوش قد و بالا که به کمترین شعاعِ نور خورشید و به کمترین نعره ی اژدهای افسانه ای  می سوزند یا آب می شوند، گذشته باشی و دستِ خالی برگشته باشی . . . اژدهای آتش خوارِ آتشین دمم  . . سلام ، : ؛ . + تاریخ | چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۶ساعت | 13:2 نویسنده | ره آن سو ، : ؛ | درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 158 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

. .  مریم پاهای برهنه اش را بیشتر لای شن های گرم فرو کرد. رویش را از افق دریا که خورشید را تا دقایقی بعد ملاقات می کرد چرخاند و به صورت اشک آلود مهری دوخت که بی وقفه می بارید. دستش را روی گونه مهری کشید و یکی از اشک هایش را گرفت. با صدایی پر اندوه و خسته گفت: مهری جون! عزیز من! چی می خواستی ازش؟ ولش کن! چه اصراریه که باهاش حرف بزنی. بهت نگفته بودم اما رفتارش با منم همینطوری بوده. گاهی آدما اگه رازاشونو به هم بگن می تونن از فجایعی که در انتظارشونه جلوگیری کنن! اون خیلی برام تلخ بود. دوست نداشتم کسی ازش چیزی بدونه! مخصوصا که اون اصرار داشت مسائلی که بین خودمون هست، بین خودمون هم باقی بمونه. بعدها فهمیدم از یک جمع 10 نفری دوستام همه شونو می شناخته! اینکه چطوری و با چه کیفیتی برام محل ابهامه! چون با همه شون اینقدر ندار نیستم که حس سرخوردگی ام رو براشون بریزم رو دایره . . .  مهری در حالی که به افق چشم دوخته بود و انوار رنگارنگ دریا و آسمان دم غروب توی چشمهای سیاه خیسش می رقصید، گفت: کاش بهم گفته بودی! می دونی مریم! هیچی ازش نمی خواستم، جز یک خداحافظیِ آبرومند.  اینکه یک آدمی که دوستش داری و بهت گفته دوستت داره، یهو بی هیچ حرفی بگذاره و بره خیلی تلخ و دردناکه.  خواستم ازش گله کنم، اما چه فایده؟  از کسی که هنرش چاقو زدن به قل درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 162 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58

. توی ده بوی نان تازه که می آمد، دماغت می تونست ببردت اونجا که با نگاه معصوم و یک لبخند کودکانه زل بزنی به در باز خونه . . . به زن روستایی که توی آشپزخونه دود گرفته سیاه رنگش نشسته پای تنور و تند تند روی سینی محدبش خمیر پهن می کنه و می کنه توی تنور. و نون تَنُکِ داغی که به رسم مهر و بعد هم آشنایی همه اهالی با مهمان های همسایه شون، با عشق تقسیم می شد. نان را که می گرفتی، ورجه وورجه کنان می توانستی گازش بزنی و صفا کنی.  توی کوچه های خاکی و سنگلاخ با خاک تمیز روشن و سنگهای تیز و برنده که معلوم است رنگ سایش آب به خود ندیده اند بگردی و نگاهت همزمان همه باغهای انجیر دور سنگچین و کوه های سنگی باوقار و تیز را بگردد.   نون تَنُک خوران و جست و خیز کنان می رفتم که صدای پارس سگی میخکوبم کرد. ترسو نبودم که اگر بودم تک و تنها وسط کوچه ی خلوت کاری نداشتم. اما رویم را که برگرداندم، سگ سیاهِ خشمگین را با چشمهای به خون نشسته وق زده و دندانهای تیز و دهان کف کرده که وقه های خرناس کشان دیوانه وارش تنم را می لرزاند دیدم و شنیدم، تمام وجودم را آدرنالین پر کرد. فرصت فکر کردن نداشتم، فقط مثل فنر از جا در رفتم. دونده خوبی بودم و پاهایم به دادم رسیدند. نمی دویدم که! پرواز می کردم.  جلوی در خانه که رسیدم، خودم را بی محابا به داخل انداختم و در را پشت سرم بستم. هنوز از پشت در س درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . ....
ما را در سایت درسی برای یک عمر با سنگ واژه های روستای مهارلو . . . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahaansou بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 13:58